بی بی سکینه مادر اسی خان , شوهر اقدس خانم که همسایه ی خونه بغلی ما هستند , کله سحر با کمر قوز کرده , هن و هن پاشد اومد در خونمون که پیام اون آقا زاده ی دیگرشون که در ولایت کانادا هستند به در همسایه ی وطن پرست محل برساند ( آخه اهل محل ما همگی اند وطن پرستتند ) الغرض بی بی سکینه میگفت آقازاده شون در ولایت غربت خواب نما شدند تا در انتخابات ریاست جمهوری باید به آقا خوبه رای داد و از سر رسالتی که گویا در خواب به ایشان محول شده است به بی بی سکینه ( مادرش ) ماموریت داد تا این پیام را به اهل محل وطن پرست ما برساند و............گفتم بی بی جان به آقا زاده بفرمائیذ نگران نباشنذ غیر از ایشان کسان دیگری هم به چنین رسالتی رسیده اند , بی بی گفت چطور مگه ,گفتم الحمد الله آقازاده که فرد با کمالاتی هستند می تواند با یک وبگردی علمی فرهنگی در اینترنت حاملان چنین رسالتی را پیدا کنند ,

دیروز باز هم از زور بیکاری رفته بودم پیش اسمال آقا , بنگاه معاملاتی سرکوچمون تا کمی با هم اختلاط کنیم وببینیم در دنیای سیاست و ایضا انتخابات چه خبر است , , آخه بنگاه اسمال آقا از خبرگذاری ایرنا و ایسنا هم فعالتر ه , الغرض اسمال آقا میگفت این جناب کروبی هم رجلن , گفتم چطور مگه , گفت آقای کروبی ازآن گروه رجالی هستند که هر 120 سال یک بارحرف میزنند , اما حرف میزنن ها....که از قضای روزگار این بار دست بر قضا وقت حرف زدن جناب کروبی مصادف می شود با کاندیداتوری رئیس مصلحت نظام , که البته در دوره ی فعلی در قالب نامه زده شده است ,گفتم ای بابا همش برای خراب کردن همدیگه است اسمال آقا هم تائید کرد و گفت تازه این نامه ی اخیر رئیس مجلس ششم به رئیس مصلحت نظام راهم میگویند خودش ننوشته چرا که نثرنامه بیشتر شبیه ادبیات آقای محتشمی پور است تا جناب کروبی , ..دیگه بحث داشت سیاسی می شد که پاشدم زده بیرون اصلا به ما چه , بقول مش باقر سریال دائی جان ناپلئون دورغ چرا ؟ تا قبر آ..آ..آ .ما خودمان هم شنیدیم گناه راست و یا دورغش به گردن اسمال آقا

قابل توجه کاندیدا های محترم ریاست جمهوری , به این میگن یک روش تبلیغاتی توپ , حالا دیگه معلوم شد که در دعوای انتخاباتی , کت تن کیه ,محبوبیت داشتن در بین نسل جوان موهومه, خدائیش خیلی گوگولیه , مگه نه ؟ حالا تا قیام قیامت هم با این آمارهای نظر سنجی بخواهند ثابت کنند که این محبوب قلبهای نسل جوان ( گوگولی ) رای نمیاره , آب در هاون کوبید نه , قتل های زنجیره ای و عالیجناب سرخپوش...... کیلو چنده ؟ موهوم در قلب نسل جوان جا داشتنه مگه نه ؟

گر چه باورش سخت بود اما ما كه باو كرديم شما را نميدانم ...ماجرا از ين قرار است كه گويا جناب لاريجاني در يك سخنراني انتخاباتي از محسنات صيغه وصدالبته ازمضرات آن هم سخن به ميان آوردند و از مسئوليني كه دست به صيغه كردنشان خوب است گله كردند، عيال از اين خبربرآشفت و گفت مرداني كه شلوارشان دوتا مي شود دنبال زن صيغه اي ميروند و چه خوب مي شد جناب لاريجاني به نمايندگي از مردان اين چنيني از تمام زنان مظلوم واقع شده معذرت خواهي ميكردند ، من هاج و واج مانده بودم كه چرا لاريجاني اين بنده خداي بي تقصير بايد زحمت معذرت خواهي مردان دو شلواره را بكشد، كه عيال گفت حالا كه تابوي معذرت خواهي مسئولين نظام از طرف سفير ايران درهلند شكسته شد چه ايرادي داشت اگر جناب لاريجاني هم از تمام زنان مظلوم واقع شده معذرت خواهي ميكردند؟ با ناباوري گفتم ، يعني تو ميگي بعد از 26 سال در ميان مسئولين ما يكي پيدا شده كه يلاخره معذرت خواهي كند؟عيال گفت بله ، باور نداري ؟ خودت اين خبر را بخوان ، .......با خودم گفتم كاش يكي پيدا مي شد كه از كشته شدن زهرا كاظمي معذرت

مي خواست ... راستي اين شعر از كدام شاعر بود كه ميگفت ،

آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا ؟

حال كه از پا افتاده ام ..... .

حكايت انتقاد شديد لحن جناب هاشمي شاهرودي از عملكرد برو بچه هاي تحت فرمانش در قوه قضائيه مرا بياد شعري از مرحوم نسيم شمال ، بنام "گوش شنوا كو ؟ " انداخت ، انگار آن مرحوم براي چنين روزي اين شعر را سروده بود .
تا چند كشي نعره كه قانون خدا كو ؟
گوش شنوا كو؟
آن كس كه دهد گوش به عرض فقرا كو ؟
گوش شنوا كو؟
مردم همگي مست و ملگند به بازار
از دين شده بيزار
انصاف و وفا وصفت و شرم و حيا كو ؟
گوش شنوا كو ؟
در علم و ترقي همه آفاق عوض شد
اخلاق عوض شد
ما را به سوي علم و يقين راهنما كو ؟
گوش شنوا كو ؟
پرسيد يكي رحم و مروت به كجا رفت ؟
گفتم به هوا رفت
مرغي كه برد كاغذ ما را به هوا كو ؟
گوش شنوا كو ؟
يك نيمه ايران زمعارف همه دورند
نيمي شل و كورند
اندر كف كوران ستمديده عصا كو ؟
گوش شنوا كو ؟
ديدم كه به باغي فقرا دسته به دسته
بر سبزه نشسته
فرياد كشيدند همه اشرف ما كو ؟
گوش شنوا كو ؟

خب الحمدالله بعد ازیک هفته اکبر بازی بلاخره نتیجه گرفتیم آن هم اعلام در خواست آزادی اکبر گنجی از سوی آمریکا بود تا جمعمان جمع شود , حالا دیگه خیالمان راحت شد که اکبر گنجی را آزاد می کنند خب حالا زندانی بعدی کیه ؟, ...واما یک خبر تازه که رگ وطن پرستی تان را می جنباند و یک جورایی خوش خوشانتان می شود ,و آن اینکه یک حقوقدان ایرانی به رياست كميسيون حقوق سازمان ملل انتخاب شده است,.... (به به حال کردی ایرونی همه جا اوله , مگه نه؟ ) من هم اولش با شنیدن این خبر از رادیو وطنی کلی حال کردم دور از جون شما خر کیف شدم اما با خواندن این مطلب پشم و پیلم ریخت , من که بد جوری به برجکم خورد شما را نمی دانم , یک سری به اینجا بزنید ,خودتان متوجه می شوید.